جمهوری اسلامی بربسترحادثه آفریده شده درمشهد،با حواله کردن بحران اقتصادی ناشی ازناکارآمدی وبی عملی همه جانبه خودش به افغانستانی های شریف،موج شبه فاشیستی تازه ای رابه راه انداخته است تاتمرکزمبارزه همه جانبه مردم به پاخاسته علیه تناقضات همه جانبه خودش رابه سوی مهاجران خارجی منحرف نماید که آتش باختیارانش درهرکوی و برزنی افغان های شریف رانشانه روند. ما برآنیم که دربرابراین منظره زشت و نامطلوب جامعه ایران نباید سکوت نمود! .
این مجموعه تهاجم شبه فاشیستی ازیکسو، نشان ازحرکات ضد انسانی ونژاد پرستانه نظام جمهوری اسلامی،وازدیگرسو،بیانگراوج استیصال وواماندگی اراذل واوباش امنیتی و لمپنیسم جا گرفته درجامعه ایران می باشد.
هرکدام ازاین دوسوی درگیردرراستای پاسخگویی به خواست های بیواسطه مهاجرین افغانستانی که ازدست طالبان حاکم برکشورشان به ایران داعش حاکم برفضای آن به پناه آمده اند،مردم ما به خوبی دشوار های مردمان همسایه خود را می شناسند و ازدرجه خشم وعدم رضایت یکایک آنها نسبت به شرایط غیرانسانی، تحمیلی وفلاکت باری که سرمایه داری جهانی به زعامت ایالات متحده آمریکا وهمپاله گی های آنان درسطح کشورهای معظم سرمایه داری اروپا بر آنان تحمیل نموده اند آگاهند . در این میان همسویی حاکمان کشورهای منطقه ( پاکستان - ایران ) و به نحوی سکوت ترکیه درجانبداری ازطالبان وگشاد دستی آنان درپیشروی دوره اخیرآنان درکل حیات افغانستان بریکایک مردمان افغان و خاصه جوانان دختروپسروارد آمده با اطلاع اند.
گفتنی ایست جمهوری اسلامی ایران درطی بیش ازچهاردهه حکومتگری، مذبوحانه تلاش می کنند که مهاجران افغانستانی،این جان سخت ترین ومظلوم ترین و بی حقوق ترین بخش طبقه کارگرایران را سپربلای خشم کارگران«ایرانی» دربه انحراف کشاندن مشکل بیکاری ومعضل بیکارسازی های گسترده کارگران درایران معرفی نمایند واینگونه استدلال می نمایند که این کارگران افغانستانی اند که فرصت های شغلی را گرفته اند وباعث بیکاری کارگران ایرانی اند.عین ادعای همه احزاب شبه فاشیست دراروپا و این اواخر درهلند و اسکاندیناوی ، همه نارضایتی های موجود و خاصه بحران های اقتصادی و بیکاری را محصول وجود ما خارجی ها معرفی می کنند تا مردم را در برابر ما قراردهند . درایران در مقابل حاکمیت وهمپاله گی های آنان ،آندسته ازمردمی که دربرابرهمه بحران های آفریده شده حاکمیت به شکل آگاهانه وناآگاهانه،به نوعی بازیچه حکومت گران شده وهمه دشواریهای روزمره زندگی رابانفرت افروزی ونوعی آزاروتحقیرآفرینی به مهاجران افغانستانی به هربهانه ای نسبت می دهند،باید به شکل شفاف وروشن وآشکارمحکوم گردد.
تهاجم امروزازسویه های مختلف به تمامی زنان ومردان زحمتکش مهاجرافغان که خود فوج عظیم نیروی کاردر بخش آجرپزی وبسته بندی توسط زنان افغان به کمترین حقوق انجام می پذیرد وبخش ساختمانی ومقنی گری و زغال پزی ، رفتگری خیابان ها توسط مردان افغان را درایران پوشش می دهند، هم اینان امروز همچون دیروز گوشت دم توپ سرمایه داری حاکم بر ایران بشمار می روند، تا ازقبل به کار گرفتن ارزان و قراردادی سفید امضاء، از آنان چماق بحران بیکاری را لاپوشانی نمایندو هر آنگاه که لازم افتد با تهاجم به حقوق آنان با سلب امنیت و زیر گرفتن موقعیت حق شهروندی آنها، عرصه را به کل خانواده زحمتکش افغان تنگ ترسازند و آنها را به بازگشت اجباری به افغانستان جنگ زده و تهاجم همه جانبه طالبان، زیرفشار قرار دهند.
امروز زخمتکشان زن و مرد و کودکان و جوانان افغانستانی در تاریک ترین وضعیت ممکن به سر می برندوبه عریان ترین شکل درتعقیب اذیت وآزاردائمی درایران می باشند تا فضاحت سیاست بیکارسازی کارگران را به دوش این نیروی زحمتکش مهاجربیاندازند. از اینرو سکوت در برابر تمامی جنایات دستگاه حاکمیت اسلامی و دولت کارگزار آن در قبال مهاجران افغانستانی برابر با هم آوایی و همدستی با فاشیسم مذهبی است. نباید سکوت نمود، باید فریاد کشید، افشا نمود، و با این سطح از رذالت برخورد با زنان افغانستانی در هرکوی و برزنی به جدال برخاست . لازم است گروههای حامی افغان ها در محلات سازمان داد و به این ترتیب با هر سطح توهین و ناسزا گویی به زنان و دختران و پسران مهاجر افغانستانی پایان داد . با آن دست از آدم نماهای مدعی یا ناسیونالیست های الدنگی که این خباثت ها و جنایتها را تایید میکنند تا کمر در برابر یک اروپایی مو بور خم می شوند و کرنش می نمایند به جد به مبارزه و مخالفت دست زد.
باید با صراحت اعلام نمود: بد رفتاری بیمانندی که طی بیش ازچهاردهه با کارگرافغانستانی درایران توسط سیستم سرمایه داری حاکم وبخش تالانگرخصوصی رانت خوارو پیمانکاران شهرداری ها صورت گرفت ؛هیچ چیزجز تحمیل حقارت بارترین فشارها درعرصه کاروزیست برای این مردم شریف وبی ادعا و کم هزینه بدنبال نداشته است . افغان ها ی زحمتکش،مردمانی قانع، ساده ، صمیمی و خوش بیان ، بی آلایش وبی پیرایش اند که طی دوره اخیر با بازگشت طالبان ، در گروههای پُرشمار از افغانستان فراری و عازم مرزهای ایران شده اند . ما که خود تجربه حاکمان نا انسان داعشی را به تلخ ترین شکل در زندگی روزمره خود تجربه کرده ایم .باید با آغوش باز افغانستانی های که بدلیل جنگ و نا امنی مجبور به فرار ازکشور خود و پناه گرفتن در سطح کشورهای همسایه خود شده اند. ، با گرمی و انبساط خاطردربغل بفشاریم و آنان را همزبانان و همرنگ خویش بپنداریم و در برابر توهین ، اذیت و ازار آنان سکوت ننمائیم و سرکوب یکایک آنان را قویا محکوم سازیم!!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر